کبوتر حرم

کبوتر حرم

کبوتر حرم
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند: خدای توانا انسان را برای اظهار حکمت و انفاذ علم و امضای تدبیر خود آفرید.

هدف پروردگار از خلقت آدمی آن است که به بندگان نفعی برساند و آنان را از چشمه احسان وجود خود ارزانی دهد و زمینۀ کمال و نیکبختی را برای ایشان فراهم سازد.

من نکردم خلق تا سودی کنم      بلکه تا بر بندگان جودی کنم

قرآن در پاسخ چنین سوالی دو جواب دارد:

1. جانشینی خدا. 2. پرستش پروردگار.

روایتی می گوید: هدف از خلقت، شناخت خداوند بوده است و (لیعبدون) در آیه «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» را به معنی (لیعرفون) گرفته اند یعنی من جن و انس را خلق ننمودم مگر آن که مرا بشناسند و روایت قدسی نیز می فرماید: گنجی پنهان بودم پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.

 منبع: کتاب پاسخ به نمی دانم ها، ص 104

 

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۱۷
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم

«و روزى که ستمکار (مشرک) دو دست خود را (از روى حسرت) به دندان مى ‏گزد و مى‏ گوید: اى کاش با پیامبر همراه مى‏ شدم. اى واى بر من! کاش فلانى را دوست خود نمى‏ گرفتم‏ . رفیق من بعد از آن که حقّ از طرف خدا براى من آمد، مرا گمراه ساخت. و شیطان هنگام امید، انسان را رها مى‏ کند»

 

اسلام براى دوستى و انتخاب دوست، سفارش‏ هاى زیادى دارد و دوستى با افرادى را تشویق و از دوستى با افرادى نهى کرده است که این موضوع به بحث مستقلّى نیاز دارد.

برخى از عنوان‏ هاى فرعى موضوع «دوست و دوستى» به این شرح است:

راه‏ هاى شناخت دوست، مرزهاى دوستى، ادام ه‏ى دوستى، قطع دوستى، انگیزه‏ هاى دوستى، آداب معاشرت با دوستان و حقوق دوست، که براى هر یک آیات و روایات بسیارى است و ما به گوشه ‏اى از آنها اشاره مى‏ کنیم:

* اگر در شناخت کسى به تردید افتادید، به دوستانش بنگرید که چه افرادى هستند. «فانظروا الى خلطائه» «1»

* تنهایى، از رفیق بد بهتر است. «2»

* از پیامبر صلى الله علیه و آله پرسیدند: بهترین دوست کیست؟ فرمود: کسى که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد، و گفتارش به علم شما بیفزاید و کردارش یاد قیامت را در شما زنده کند. «3»

* حضرت على علیه السلام فرمود: هنگامى که قدرتت از بین رفت، رفقاى واقعى تو از دشمنان شناخته مى‏ شوند. «4»

* حضرت على علیه السلام فرمود: رفیق خوب، بهترین فامیل است. «5»

* در حدیث آمده است: دوستت را در مورد غضب، درهم، دینار و مسافرت آزمایش کن. اگر در این آزمایش ‏ها موفّق شد، دوست خوبى است. «6»

در شعر شاعران نیز درباره ‏ى دوست و دوستى، بسیار سخن به میان آمده و به معاشرت و همنشینى با دوستان خوب بسیار سفارش شده است؛

همنشین تو از تو به باید

 

تا تو را عقل و دین بیفزاید

و از همنشینى با دوستان بد مذمّت شده است، رفیق بد به مار خوش خط و خالى تشبیه شده است که زهرى کشنده در درون دارد؛

تا توانى مى‏ گریز از یار بد

 

یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را بر جان زند

 

یار بد بر جان و بر ایمان زند

یا دوست بد به ابر تیره ‏اى تشبیه شده است که خورشید با آن عظمت را مى‏ پوشاند؛

با بدان منشین که صحبت بد

 

گرچه پاکى تو را پلید کند


 


 

(1). بحار، ج 74، ص 197.

(2). بحار، ج 77، ص 173.

(3). تفسیر قرطبى.

(4). غرر الحکم.

(5). غررالحکم.

(6). بحار، ج 74، ص 180.


 

منبع : کتاب دقائقی با قرآن صفحه 133

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۲۸
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


علت اینکه در نماز شیطان بیشتر به سراغ انسان می آید این است که: نماز بالاترین عبادات و مشتمل بر سجده است که شیطان به واسطۀ ترک آن مطرود و مردود نشده است در آن وقت عداوت و حسد شیطان به هیجان می آید و لشکر او اطراف دل را فرا می گیرد و از چپ و راست و از پیش و پس حمله می کنند که مبادا چنین عبادتی از او به درجۀ قبول و وصول و سجده ای که موجب لعن او شد از او مقبول گردد. به همین جهت است که در حال نماز افکار ردیّه بیشتر می شود و آنچه از فضول دنیا گمشده است در نماز پیدا می شود و آن چه فراموش شده در آن وقت به خاطر می رسد.


معراج السعادة، ص 94-95

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۵
موج آرام
بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت ابا الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: روزه به منظور اسرار و عللی بر بندگان واجب شده از جمله:

بدین وسیله انسان به درد و ألم گرسنگی و تشنگی آگاه شده در نتیجه خاضع و آرام و مأجور و شکیبا گردیده و بدین ترتیب به شدائد و سختی های آخرت پی خواهد برد. و نیز روزه سبب می شود که شخص شهوتش شکسته و ضعیف گردد.

روزه، واعظی است در دنیا که انسان را بر مقدر نیاز و احتیاج بندگان در دنیا و آخرت آگاه می نماید.

مبنع: علل الشرایع، ج2، ص 227


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۷
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


امام صادق علیه السلام می فرمایند: خدای توانا انسان را برای اظهار حکمت و انفاذ علم و امضای تدبیر خود آفرید.

هدف پروردگار از خلقت آدمی آن است که به بندگان نفعی برساند و آنان را از چشمه احسان وجود خود ارزانی دهد و زمینۀ کمال و نیکبختی را برای ایشان فراهم سازد.

من نکردم خلق تا سودی کنم      بلکه تا بر بندگان جودی کنم

قرآن در پاسخ چنین سوالی دو جواب دارد:

1. جانشینی خدا. 2. پرستش پروردگار.

روایتی می گوید: هدف از خلقت، شناخت خداوند بوده است و (لیعبدون) در آیه «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» را به معنی (لیعرفون) گرفته اند یعنی من جن و انس را خلق ننمودم مگر آن که مرا بشناسند و روایت قدسی نیز می فرماید: گنجی پنهان بودم پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.

 منبع: کتاب پاسخ به نمی دانم ها، ص 104

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۵۷
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم





معنی ظاهری آیه مبارکه آن است که : هر که از ذکر من روی برگرداند ـ مراد از ذکر نماز می باشد ـ بی تردید زندگی سختی خواهد داشت . و او را در روز قیامت کور محشور می گردانیم .

نماز که از مهمترین فروع دین است اگر انسان آن را ترک کند ، از ذکر (یاد) خدا غافل می شود و کسی که از خدا غافل شود این آیه مبارکه در شأن او است که :

 « أضاعُوا الصّلواة وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیًّا » سوره مریم ، آیه 59 .

کسانی که نماز ها را ضایع می کنند و شهوت ها را پیروی می کنند ، پس به زودی بیندازیم ایشان را در طبقه ای از جهنم که غیّ نام دارد . و آیه مبارکه اول که خدا می فرماید : در روز قیامت او را کور محشور خواهم نمود . در سوره طه ، آیه 125 است که : « قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنِی أعمی وَ قَد کُنتُ بَصِیراً » . می گوید پروردگارا چرا مرا کور محشور کردی و حال آن که در دنیا بینا بودم ، از ناحیه پرورگار جواب می رسد ، که تو این گونه آمدی ، تو آیات ما را (که امر به نماز باشد) فراموش کردی . پس امروز از فراموش شدگانی . و به سند صحیح در جامع الاخبار رسول خدا (ص) فرمودند : « الصّلوةُ عِمادُ الدِّینِ فَمَن تَرَکَ صَلوتَهُ مُتُعَمِّداً فَقَد هَدَمَ دِینَهُ » نماز ستون دین است . پس هر که  نمازش را عمداً ترک کند یعنی بی جهت ، پس به تحقیق که دین خود را خراب کرده . یعنی عمارتی که ستون ندارد خراب خواهد شد ، و بر جا نخواهد ماند . و در حدیث دیگر از رسول اکرم (ص) هست که : « مَن تَرَکَ صَلاتَهُ حتّی تَفُوتَهُ مِن غَیرِ عُذرٍ فَقَد حَبِطَ عَمَلُهُ » . هر که نمازش را ترک کرد ، تا آن که بدون عذری نمازش فوت شود ، به تحقیق که همه اعمال او تباه شده است .

پس باید دانست که نماز اعظم واجبات است . و ترک کننده ی آن بی شد مُرتَدّ ، و مستحق عذاب اخروی است . با وجود آن که عقوبات دنیوی نیز دارد . مانند نور از روی او رفتن و تنگدست شدن .

در کتاب جامع التمثیل ، وارد شده که حضرت موسی (ع) روزی از کنار رود نیل عبود می کردند ، ماهیان رود را در حال عذاب دیدند ، در این حال عرض کرد : الهی ، سبب عذاب ماهیان چیست ؟ ندا رسید : « ای موسی عصای خود را به آب بزن تا بر تو معلوم شود » . موسی (ع) عصای خود را به رود زد ؛ جمعی از ماهیان به تکلّم آمدند . موسی (ع) از ایشان سبب عذاب را سؤال کرد؟ جواب دادند : « یا موسی ، شخص بی نمازی در کشتی به دندان درد مبتلا شد ، دندان او را کشیدند و به دریا انداختند ، یکی از ماهیان آن داندان را فرو برد . خداوند به سبب آن یک ماهی که دندان بیمار در شکم او بود ما را هم به عذاب مبتلا نمود » . از این جاست که حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند : « مَن اَعانَ تارِکَ الصّلوةِ بِلُقمَةٍ اَو کِسوَةٍ فَکَاَنَّما قَتَلَ سَبعِینَ نَبیّاً اَوَّلهُم آدَم و آخِرَهُم محمَّد (ص) » هر که اعانت و یاری کند تارک الصّلاة را به لقمه نانی یا لباس و پوشاکی ، پس گویا کشته است ، هفتاد پیغمبر را که اول آیشان آدم باشد و آخر ایشان محمد (ص) باشد . پس واجب است اعتقاد نمودن به این که نماز در میان اعمال به منزله پادشاه است و بهترین اعمال می باشد . زیرا که همه پیامبران سلف به آن اقدام نموده اند و وسیله نجات خویش دانسته اند .

« یَتَساءَلُونَ عَنِ المُجرِمِینَ ما سَلَکَکُم فِی سَقَرَ قالُوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلِّینَ » سوره مدثر ، آیه 43 .

ظاهر آیه مبارکه آن است که : می پرسند مالکان دوزخ از گناهکاران که به چه گناه شما را به دوزخ آورده اند ؟ جوا دهند که ما از نماز گزاران نبوده ایم .

مخفی و پوشیده نماند که عقوبتی از عقوبت تارک الصّلوة بدتر نخواهد بود . زیرا که به سند جامع الاخبار جناب رسول (ص) فرمودند : « مَن تَبَسّمَ وَجهَ تارِکَ الصّلوةِ فَکَأنَّما هَدَمَ بَیتَ المَعمورِ سَبعَ مَرّاتٍ وَ کَاَنَّما قَتَلَ اَلفَ مَلَکٍ مِنَ المَلائِکَةِ المُقَرَّبین وَ الانبِیاءِ المُرسَلینَ » . هر که بخندد بر روی تارک الصّلوة ، پس چنان باشد که خراب کرده باشد بیت العمور را هفت بار و به قتل آورده باشد هزار فرشته مقرب و پیغمبران مرسل را  .



۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۲۰:۰۷
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم

(و برخى از مردم، خریدار سخنان بیهوده و سرگرم کننده‏ اند، تا بى هیچ علمى، (دیگران را) از راه خدا گمراه کنند و آن را به مسخره گیرند؛ آنان برایشان عذابى خوار کننده است‏)

از دیدگاه اسلام، آهنگ‏ هایى که متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قواى شهوانى را تحریک نماید، حرام است، ولى اگر آهنگى مفاسد فوق را نداشت، مشهور فقها مى‏ گویند: شنیدن آن مجاز است.

امام باقر علیه السلام فرمود: غنا، از جمله گناهانى است که خداوند براى آن وعده‏ ى آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ‏ .... «1» بنابراین غنا، از گناهان کبیره است، زیرا گناه کبیره به گناه ى گفته مى‏ شود که در قرآن به آن وعده‏ ى عذاب داده شده است.

در سوره‏ ى حج مى‏ خوانیم: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» «2» از سخن باطل دورى کنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «مراد از «قول زور» آوازه خوانى و غناست». «3»

از امام صادق و امام رضا علیهم السلام نیز نقل شده که یکى از مصادیق «لهو الحدیث» در سوره‏ ى لقمان، غنا مى‏ باشد.

در روایات مى‏ خوانیم: «4»

* غنا، روح نفاق را پرورش مى‏ دهد و فقر و بدبختى مى‏ آورد.

* زنان آوازه‏ خوان و کسى که به آنها مزد مى ‏دهد و کسى که آن پول را مصرف مى‏ کند، مورد لعنت قرار گرفته‏ اند، همان گونه که آموزش زنان خواننده حرام است.

* خانه‏ اى که در آن غنا باشد، از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست، دعا در آن به اجابت نمى‏ رسد و فرشتگان وارد آن نمى‏ شوند. «5»

آثار مخرّب غنا

1. ترویج فساد اخلاق و دور شدن از روح تقوا و روى آوردن به شهوات و گناهان، تا آنجا که یکى از سران بنى‏ امیّه (با آن همه آلودگى) اعتراف مى‏ کند: غنا، حیا را کم و شهوت را زیاد مى‏ کند، شخصیّت را درهم مى‏ شکند و همان کارى را مى‏ کند که شراب مى‏ کند.

برخى انسان‏ ها از راه نوشیدن شراب و یا تزریق هروئین و مرفین می توانند خود را وارد دنیاى بى‏ خیالى وبى‏ تفاوتى کنند، برخى هم از طریق شنیدن سخنان باطل و شهوت‏ انگیزِ یک آوازه خوان، غیرت خود را نادیده مى‏ گیرند و در دنیاى بى‏ تفاوتى به سر مى‏ برند.

2. غفلت از خدا، غفلت از وظیفه، غفلت از محرومان، غفلت از آینده، غفلت از امکانات و استعدادها، غفلت از دشمنان، غفلت از نفس و شیطان. انسانِ امروز با آن همه پیشرفت در علم و تکنولوژى، در آتشى که از غفلت او سرچشمه مى‏ گیرد، مى‏ سوزد.

آرى، غفلت از خدا، انسان را تا مرز حیوانیّت، بلکه پائین‏ تر از آن پیش مى‏ برد. «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» «6» امروزه استعمارگران براى سرگرم کردن و تخدیر نسل جوان، از همه‏ ى امکانات از جمله ترویج آهنگ‏ هاى مبتذل، از طریق انواع وسائل و امواج، براى اهداف استعمارى خود سود مى‏ جویند.

3. آثار زیانبار آهنگ‏ هاى تحریک ‏آمیز و مبتذل بر اعصاب، بر کسى پوشیده نیست. در کتاب تأثیر موسیقى بر روان و اعصاب، نکات مهمّى از پایان زندگى و فرجام بدِ نوازندگان آلات موسیقى و گرفتارى آنها به انواع بیمارى‏ هاى روانى و سکته‏ هاى ناگهانى و بیمارى‏ هاى قلبى و عروقى و تحریکات نامطلوب ذکر شده که براى اهل نظر قابل توجّه و تأمّل است. «7»

خواننده ‏ى عزیز!

خداوند، جهان را براى بشر و بشر را براى تکامل و رشد و قرب معنوى آفرید. او جهان آفرینش را مسخّر ما نمود و فرشتگان را به تدبیر امور ما وادار کرد. انبیا و اولیا را براى هدایت ما فرستاد و آنان تا سرحدّ مرگ و شهادت پیش رفتند. فرشتگان را براى آدم به سجده وا داشت، روح الهى را در انسان دمید و بهترین صورت و سیرت را به انسان عطا کرد، قابلیّت رشد تا بى‏ نهایت را در او به ودیعه گذاشت، او را با عقل، فطرت، و انواع استعدادها مجهّز نمود و تنها در آفرینش او، به خود آفرین گفت. «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ» «8» آیا این گل سرسبد هستى، با آن همه امتیازات مادّى و معنوى، باید خود را در اختیار هر کسى قرار دهد؟ امام کاظم علیه السلام فرمود: به هر صدایى گوش فرا دهى، برده‏ ى او هستى. آیا حیف نیست ما برده یک خواننده‏ ى کذائى باشیم؟!

آیا شما حاضرید هر صدایى را روى نوار کاست ضبط کنید؟ پس چگونه ما هر صدایى را روى نوار مغزمان ضبط مى‏ کنیم؟ عمر، فکر و مغز، امانت‏ هایى است که خداوند به ما داده تا در راهى که خودش مشخّص کرده صرف کنیم و اگر هر یک از این امانت‏ ها را در غیر راه خدا صرف کنیم به آن امانت خیانت کرده‏ ایم و در قیامت باید پاسخگو باشیم.

قرآن با صراحت در سوره‏ ى اسراء مى‏ فرماید: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» «9» گوش و چشم و دل همگى مورد سؤال قرار مى‏ گیرند. آرى انسان باید نگهبان چشم و گوش و دل خود باشد و اجازه ندهد هر ندایى وارد آن شود. در حدیث مى‏ خوانیم: دل، حَرَم خداست، نگذارید غیر خدا وارد آن شود. «10»

اسلام، براى برطرف کردن خستگى و ایجاد نشاط، راه ‏هاى مناسب و سالمى را به ما ارائه کرده است؛ ما را به سیر و سفر، ورزش و شنا، کارهاى متنوّع و مفید، دید و بازدید، گفتگوهاى علمى و انتقال تجربه، رابطه با فرهیختگان و مهم‏ تر از همه ارتباط با آفریدگار هستى و یاد او که تنها آرام‏ بخش دل‏هاست، سفارش کرده است. چرا خود را سرگرم لذّت‏هایى کنیم که پایانش، ذلّت و آتش باشد.

حضرت على علیه السلام مى‏ فرماید: «لا خیر فى لذة من بعدها النار» «11»، در لذّت‏ هایى که پایانش دوزخ است خیرى نیست. «من تلذذ لمعاصى الله اورثه الله ذلا» «12» هر کس با گناه و از طریق آن لذّت‏ جویى کند، خداوند او را خوار و ذلیل مى‏ نماید.

______________________________
(1). کافى، ج 6، ص 431.

(2). حج، 30.

(3). «زور» به معناى باطل، دروغ و انحراف از حقّ است و غنا، یکى از مصادیق باطل است.

(4). این روایات در ابواب حرمت غنا در مکاسب محرّمه و کتب روایى آمده است.

(5). میزان الحکمه.

(6). اعراف، 179.

(7). تفسیر نمونه، ج 17، ص 19- 27

(8). مؤمنون، 14.

(9). اسراء، 36.

(10). بحار، ج 67، ص 25.

(11). دیوان امام‏على علیه السلام، ص 204.

(12). غررالحکم، 3565.

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۱۷:۳۱
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم




{و نماز را در دو طرف روز و اوایل شب بپادار، (زیرا) بدرستى که کارهاى نیکو

(همچون نماز)، بدى‏ ها را محو مى‏ کند، این (فرمان)، تذکّرى است براى اهل ذکر.}

 

حضرت على «علیه السلام» بر جمعى وارد شده و از آنها سؤال فرمودند: آیا مى‏ دانید امیدبخش ‏ترین آیه‏ ى قرآن کدام است؟! هر کس به فراخور حال خویش آیه‏ اى را عنوان کرد:

* بعضى گفتند: آیه‏ ى‏ «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ» «1»

یعنى خداوند جز شرک، گناهان دیگر را مى‏ بخشد.

* بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً» «2»

یعنى هر کس خلافکار و ظالم باشد ولى استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.

* عدّه ‏اى اظهار داشتند آیه‏ ى‏ : «یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً» «3»

یعنى اى بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده‏ اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه‏ ى گناهان را مى‏ بخشد.

* تعدادى هم نظر به این آیه داشتند؛ «وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ» «4»

یعنى کسانى که اگر کار زشتى انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند مى‏ کنند و براى گناهان خویش استغفار مى‏ نمایند، و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.

بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند: از حبیبم رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که فرمود: امیدبخش‏ ترین آیه در قرآن این آیه است: «أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»

سپس پیامبر صلى الله علیه و آله ادامه دادند: یا على! سوگند به خداوندى که مرا بشیر و نذیر به سوى مردم مبعوث کرد، وقتى که انسان براى نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته مى‏ شود، و زمانى که رو به قبله کند، پاک مى‏ شود. یا على! مثال اقامه کننده‏ ى نمازهاى روزانه، مثل کسى است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبى که جلوى منزل اوست خود را شستشو کند. «5»


 

 (1). نساء، 48.

(2). نساء، 110.

(3). زمر، 53.

(4). آل‏عمران، 134.

(5). تفاسیر مجمع‏البیان  و کنزالدقائق.

 

منبع : کتاب دقائقی با قرآن صفحه 97


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۱۷:۲۲
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


4. شجاعت و استقامت

یکی از ویژگی های اخلاقی ، شجاعت و دلاوری است ؛ چنانکه امام علی (ع) می فرماید : « الشجاعة ، زین و الجبن ، شین » [غرر الحکم ، ج1 ، ص553] « شجاعت ، زیور است و بزدلی ، ننگ و عار » .

این ویژگی ، چنان در میان اصحاب عاشورا جلوه گر بود که برخی از فرماندهان دشمن نیز در همان ابتدای نبرد ، بدان پی برده بودند . عمرو بن حجاج ، خطاب به لشکر ابن سعد گفت : « یا حمقی! اتدرون من تقاتلون؟ تقاتلون فُرسانَ اهلِ المصر؟ تقاتلون قوماً مستمیتین لا یَبرُزُ الیهم منکم احدٌ فانهم قلیلٌ و قَلَّما یبقون » [الارشاد ، ج2 ، ص153 ؛ اعیان الشیعه ، ج1 ، ص605] « ای نابخردان! آیا می دانید با چه کسانی می جنگید؟ شما با سواران و دلاورانی می جنگید که دست از دنیا شسته و تشنه مرگند ؛ کسی تنها به جنگ آنها نرود ؛ زیرا آنها اندکند و اندکی بیش ، زنده نخواهند ماند » .

پس عمرسعد ، سپاهیانش را از جنگ تن به تن با آنان ، منع کرد و دستور داد تا گروهی و دسته جمعی بر آنها حمله ور شوند .

ابن ابی الحدید در این باره ، چنین نقل می کند : « به مردی که روز عاشورا در اردوی عمرسعد بود ، گفته شد : وای بر تو! آیا فرزند رسول خدا (ص) را کشتید؟ او در جواب گفت : اگر آنچه ما دیدیم ، مشاهده می کردی ، تو نیز کار ما را انجام می دادی . گروهی بر ما یورش آوردند که دست هایشان در قبضه شمشیر ، چونان مار زخم خورده ، رزم آوران را از راست و چپ درهم می کوبید و به استقبال شهادت می رفتند ؛ نه به امان تن در می دادند و نه با مال و منال ، تطمیع می شدند . هیچ مانعی میان آنها و وارد شدن بر آبشخور مرگ و نوشیدن شهادت و یا به دست آوردن حکومت ، فاصله نمی افکند . اگر لحظه ای از ایشان غافل می شدیم ، با چنگال های خود ، بر قلب سپاه می زدند و تار و مار می کردند » [شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج3 ، ص263]

هنگامی که عبیدالله بن زیاد ، محمد بن اشعث را با تعدادی از سربازان ، برای دستگیری مسلم بن عقیل فرستاد ، حضرت مسلم در دفاع از خود ، تعدادی از آنها را کشت ؛ وقتی خبر به عبیدالله رسید ، او به محمد پیام داد که تو را به نبرد یک نفر فرستادم و او یارانت را از هم پاشیده است . اگر به نبرد گروهی می رفتی چه می شد؟ او در پاسخ گفت : « ایها الامیر! اَتظُنّ بعثتنی الی بقّالی الکوفه او الی جرمقانی من جرامَقَة الحیرة او لم تعلم ایها الامیر انک بعثتنی الی اسدٍ ضرغام و سَیفِ حسام فی کفّ بَطَل همام » [بحار الانوار ، ج44 ، ص354] « ای امیر! آیا گمان می کنی مرا به جنگ یکی از بقالهای کوفه یا پیله وران حیره فرستاده ای؟ آیا توجه نداری که مرا به سوی شیر بیشه شجاعت و شمشیر برنده در پنجه قمرمانی بی باک ، گسیل داشته ای » .

روز عاشورا ، هنگامی که عابس بن شبیب به میدان آمد و هماورد طلبید ، شجاعت و هیبت او ، مانع از این شد که کسی به تنهایی به نبرد او برود . ابن سعد به لشکر دستور داد او را سنگ باران کنند و سپاه از هر طرف ، سنگ انداختند . بعد از کارزاری سخت ، او را احاطه کرده ، کشتند . طبری ادامه روایت را به نقل از ابو مخنف ، چنین می نویسد : « سر او را مشاهده کردم که در میان افراد نام آور ، دست به دست می گشت . یکی می گفت : من او را کشتم و دیگری اظهار می کرد : من او را کشتم تا این که نزد عمرسعد آمدند ؛ سپس او گفت : دعوا نکنید ؛ عابس کسی نیست که یک نفر او را کشته باشد » . [بحار الانوار ، ج45 ، ص29]

شجاعت و شهامت اصحاب عاشورا ، توأم با استقامت و پایداری بود ؛ چنانکه شب عاشورا بعضی یاران به امام چنین گفتند : « لو عملتُ انی اُقتَلُ فیک ثم اَحیی ثم اُحرَقُ ثم اَحیی ثم اُذَّری یُِفعل ذلک بی سبعین مرةً ما فارَقتُک حتی اَلقی حِمامی دونَک » [الارشاد ، ج2 ، ص 136 ؛ بحار الانوار ، ج44 ، ص393] « اگر بدانم که کشته خواهم شد ، سپس زنده شوم ، آنگاه مرا بسوزانند و دوباره زنده شوم و به بادم دهند (خاکستر سوخته ام را باد دهند) ، هفتاد بار این کار را با من بکنند دست از تو برندارم تا مرگ خویش را در یاری تو دریابم » .

بعضی از آنان حتی بعد از شهادت امام با بدن مجروح و نیمه جانی که داشتند ، استقامت کردند و از حریم اهل بیت (ع) دفاع نمودند ؛ چنانکه سوید بن عمرو بن ابی مطاع که در حین کارزار مجروح شده و به رو افتاده بود ، بعد از شهادت امام ، وقتی که متوجه شهادت حضرت شد ، چاقویی که با خود به همراه داشت ، بیرون آورد و به جان آنها افتاد ؛ اما بر وی هجوم آوردند و سر از تنش جدا کردند . [اللهوف ، ترجمه سید احمد فهری ، ص112]

سعید بن عبدالله ، در ظهر عاشورا ، جلوی امام ایستاد تا حضرت با اصحاب نماز بخواند . تیرهای دشمن مرتب به طرف امام می آمد . هر تیری که به سوی پسر پیامبر می آمد ، او با دست یا با سینه و یا با پا ، آن را می گرفت . در اواخر نماز ، تیری از کمان پر کشید و سعید دید که اگر دیر بجنبد ، ممکن است به پسر پیامبر اصابت کند ؛ آنگاه صورت خود را جلو آورده ، با صورت خویش ، این تیر را گرفت و در این حال ، توان او نیز تمام شد . [بحار الانوار ، ج45 ، ص22]

آری ، اینان ، شجاعت و استقامت در راه هدف را از امام خود یادگرفته بودند که وقتی با اهل بیت و خاندانش از مدینه به مکه هجرت کرد ، کسی از خاندانش به امام پیشنهاد داد که بهتر است از راه اصلی نروی ؛ چنانکه ابن زبیر از آن راه نرفت و از راه فرعی رفت تا به تو دسترسی پیدا نکنند . امام فرمود : « لا و الله! لا اُفارقه حتی یقضی الله ما هو قاض » ؛ [مرتضی مطهری ، حماسه حسینی ، ج3 ، ص151] « نه به خدا سوگند! از شاهراه جدا نشوم تا خدا آنچه را مقدر فرموده ، عملی سازد » .

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۵ ، ۱۰:۵۳
موج آرام
بسم الله الرحمن الرحیم

برخی ویژگی های اصحاب عاشورا عبارتند از :

1. برخورداری از فضیلت و حسن سابقه

یاران امام (ع) یا از اصحاب پیامبر اکرم (ص) بودند ؛ مانند انس بن حرث کاهلی و مسلم بن عوسجه و یا از اصحاب امام امیر المؤمنین (ع) بودند ؛ مانند حبیب بن مظاهر اسدی و امیه بن سعد طائی [اعیان الشیعه ، ج 3 ، ص 498]

آنان از موقعیت ممتازی برخوردار بودند ؛ چنانکه درباره مسلم بن عوسجه چنین نوشته اند : هنگامی که خبر شهادت او بین لشکر ابن سعد پخش شد ، شبث بن ربعی گفت : « اَتَفرَحون بِقَتل مسلم بن عوسجه ؟ و الذی اَسلَمتُ لَه لَرُبَّ مَوقِفٍ لَه فی المسلمین کریمٌ » ؛[ تاریخ طبری ، ج 5 ، ص 435 ؛ اعیان الشیعه ، ج 1 ، ص 605] « آیا برای کشته شدن مسلم بن عوسجه شادی می کنید؟ سوگند به کسی که برایش اسلام آورده ام ، هر آینه او در میان مسلمانان ، موقعیت ممتاز و بزرگی داشت » .

بریر بن خضیر ، دیگر یار کربلایی امام (ع) را سید القرّاء می گفتند . « القاری الذی کان یُقرِئنا القرآن فی المسجد کان یقال له سید القراء » ؛[تاریخ طبری ، ج 5 ، ص 432 ؛ اعیان الشیعه ، ج1 ، ص604]

« او کسی بود که در مسجد ، قرآن را بر ما قرائت می کرد و به او سید القراء می گفتند» .

او با این مقام ، موقعیت و حسن سابقه ، در میان مردم شناخته شده بود . وقتی قاتل او ، کعب بن مالک ، به کوفه برگشت ، همسر یا خواهرش به او (کعب) گفت: « اَعَنتَ عَلی ابنِ فاطمه و قَتلتَ سید القراء لقد اَتیتَ عظیماً من الامر و الله لا اکلمک من رأسی کلمه ابداً » ؛ [تاریخ طبری ، ج5 ، ص432] « آیا علیه فرزند فاطمه دست به کار شدی و سید و سرور قاریان قرآن را کشتی! بدون تردید کار بزرگی انجام دادی . به خدا سوگند! هرگز یک کلمه با تو سخن نخواهم گفت» .

امام حسین (ع) درباره حبیب بن مظاهر فرمودند : « لِلّه دَرُّک یا حبیب! لقد کنتَ فاضلاً تختم القرآن فی لیلة واحدة» ؛[موسوعة کلمات الامام الحسین (ترجمه فارسی) ، ص500] « آفرین بر تو ای حبیب! تو شخص فاضلی بودی که در یک شب ، تمام قرآن را تلاوت می کردی» .

شؤذب بن عبدالله از دیگر اصحاب عاشورا ، از بزرگان شیعه و استاد علم حدیث بود. [ابصار العین ، ص 129] غلام ترک امام نیز قاری قرآن و آشنا با زبان عرب بود . [موسوعة کلمات الامام الحسین ، ص 510] .

2. طهارت و پاکی روح و جسم

از چیزهایی که در اسلام مورد توجه خاص و تأکید فراوان قرار گرفته ، مسئله طهارت و پاکی روح و جسم است . این ویژگی اخلاقی ، در کربلا ، جلوه خاصی داشت و اصحاب عاشورا ، از مصادیق بارز آن بودند . در زیارت نیمه ماه رجب ، خطاب به آنها آمده است : « السلام علیکم یا طاهرین من الدنس » . [بحار الانوار ، ج101 ، ص 346] همچنین خطاب به حضرت عباس (ع) گفته شده است : «صلوات الله علی روحک الطیبه» . [بحار الانوار ، ص330]

3. آگاهی و بصیرت

از دیگر جلوه های عاشوراییان ، بصیرت و آگاهی آنان بود که با شناخت عمیق و بینش صحیحی که نسبت به امام و حجت خداود و راه و هدف او داشتند ، پا در این راه نهادند و با آگاهی و هوشیاری و انتخاب خود ، این راه را تا رسیدن به مقصود نهایی پیمودند .

جملاتی که خاندان امام و یاران و انصارش ، شب عاشورا ، در جواب امام ، بیان داشتند و همچنین رجزهایی که هنگام نبرد با دشمن می خواندند ، بیانگر این ویژگی آنهاست . عاشوراییان ، از مصادیق بارز کلام امیرالمؤمنین (ع) بودند که فرمود: « حملوا بصائرهم علی اسیافهم» ؛ [نهج البلاغه ، خ 150] « بینش های خویش را بر شمشیرهای خود حمل کرده اند » .

امام صادق (ع) درباره حضرت ابوالفضل (ع) فرمود : «کان عمُّنا العباس بن علی ، نافِذَ البصیرة» . [اعیان الشیعه ، ج7 ، ص430] و در زیارت آن بزرگوار ، چنین آمده است : « اِنّک مَضَیت علی بصیرةٍ من امرک» ؛ [بحار الانوار ، ج 101 ، ص218] « تو با بینش عمیق و دقیق در کار خویش ، آن را دنبال کردی » .

اصحاب عاشورا ، با آگاهی تمام ، مرگ را برای تحقق بخشیدن به اهداف خود انتخاب کردند .  

....... ادامه دارد .......


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۵ ، ۱۰:۵۲
موج آرام