کبوتر حرم

کبوتر حرم

کبوتر حرم
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۱۰ مطلب با موضوع «پست های اعتقادی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


عده ای اعتقاد دارند که بیش از یک خدا خالق و مدبر جهانه. اما یک نکته این جا هست که گفتنش خالی از لطف نیست.

اگر دو تا خدا داشته باشیم و یکی از این دو تا ضعیف باشند که همون خدای واحد ثابت می شه. چون کسی که ضعیف باشه نمی تونه خدا باشه. ولی اگر هر دو قوی هستند چرا یکی شون دیگری رو کنار نمی زنه تا خودش به تنهایی خدای جهان باشه؟[1]

این سوال برای کسانی که معتقد به دو خدا (یا بیشتر) هستند، بی جوابه.

ضمن اینکه ما هیچ دلیلی نداریم که وجود بیش از یک خدا رو ثابت کنه.



[1] کافی / جلد1 / صفحه 80
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۹
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


گاهی این مساله که ممکنه تعداد خدا بیش از یکی باشه ذهن برخی ها رو مشغول می کنه.

امیر المومنین به پسرشون فرمودند: «اگر خدای یکتا شریکی داشت، حتما او هم باید افرادی رو از طرف خودش می فرستاد تا آثار فرمانروایی و سلطنت خودش رو به همگان نشون بده و خودش رو به مردم معرفی کنه» [1]

اما در طول تاریخ هر پیامبری که برای هدایت مردم از طرف خدا اومده، خدای یکتا رو تبلیغ کرده و انبیاء دیگر رو هم تائید کرده.

اینها نشون دهنده اینه که یا خدای دیگه ای وجود نداره و یا اگر (بر فرض محال) وجود داره کسی رو نفرستاده تا اون رو به مردم معرفی کنه. پس دلیلی هم نداره که ما بهش اعتقاد داشته باشیم.



[1] نهج البلاغه/ نامه 31
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۷:۳۲
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم

دین‌داری همراه با تردید در وجود خدا!

الف. مقدمه

آیا برای دیندارانه زندگی کردن باید یقین به وجود خدا داشته باشیم؟ آیا اگر احتمال نبودن خدا در گوشه‌ای از ذهن ما خانه کرده باشد و تاکنون هر چه کوشیده‌ایم نتوانسته‌ایم این مهمان ناخوانده را از خانه بیرون کنیم می‌توانیم خط قرمزی دور دین‌داری بکشیم و تمامی مظاهر آن را از زندگی خود بیرون بریزیم؟ اصلاً آیا می‌شود همراه با تردید در وجود خدا برای آخرت کارکرد؟!

در نگاه ابتدائی پاسخ به همه این سؤال‌ها به «توصیه بر رها کردن دین‌داری» می‌انجامد یعنی اگر تردید در وجود خدا داشتیم دلیلی برای دیندارانه زندگی کردن و برای آخرت عمل نمودن باقی نمی‌ماند؛ اما نوشتار پیش رو این‌گونه گمان نمی‌کند و بر دین‌داری و آخرت‌گرائی حتی بدون یقین به وجود خدا و صرفاً باوجود احتمال وجود خدا تأکید دارد.

ب. ارزش احتمال تابع ارزش نتیجه احتمال

به مثال‌های ذیل توجه کنید: درصحنه اول کشاورزی را در نظر بگیرید که بذر می‌پاشد و تلاش مضاعف می‌کند به امید آنکه در فصل مناسب «برداشت محصول» نماید؛ اما به‌راستی او یقین به این امر نیز دارد؟ درصحنه دوم شخصی را که در بانک سپرده‌گذاری می‌کند به امید اینکه شاید از بین صدها هزار سپرده‌گذار «جایزه بانکی» نصیب او شود را در ذهن خود حاضر کنید؛ حقیقتاً این انسان عاقل، چند درصد احتمال برنده شدن می‌دهد؟

به‌سادگی پیداست که تمام افراد در مثال‌های فوق و مثال‌های متعدد دیگری که قابل‌طرح هستند و هرروزه در اطراف ما اتفاق می‌افتند، در یک خصوصیت مشترک هستند؛ هیچ یک از ایشان یقین به رسیدن به آرزوهای خود ندارند. آری نه کشاورز یقین به برداشت دارد زیرا ممکن است آفت‌ها و ده ها عامل دیگر او را از آرزوی خود محروم سازند؛ نه سپرده‌گذار چنین یقینی دارد زیرا سهم خود را تنها یک سهم در قبال صدها هزار نفر سپرده‌گذار می‌بیند و احتمال اینکه او پیروز این میدان باشد یک احتمال در بین صدها هزار احتمال است!

اینک آیا رفتار عملی این افراد را به خاطر یقینی نبودن آرزوهایشان «غیرعاقلانه» توصیف می‌کنیم؟ پاسخ منفی است و قطعاً عملکرد ایشان نه‌تنها کاملاً عاقلانه است بلکه ضروری و لازم است زیرا ارزش یک احتمال تابع دو عامل است «میزان احتمال» و «مقدار ارزش نتیجه احتمال»؛ [1] در موارد فوق هرچند میزان احتمال اندک است اما ارزش محتمل بسیار قابل‌توجه است مقصود این است که هیچ‌یک از افراد فوق به‌صورت یقینی به آرزوهای خود نمی‌رسند و آرزوهای ایشان «اموری احتمالی» هستند اما این امور، اموری بسیار ارزشمند هستند که عقل اجازه رها کردن آن‌ها را نمی‌دهد بلکه با زبان بی‌زبانی از درون ایشان ندا می‌کند که: «اقدام به عمل بکن هرچند یقین به نتیجه نداری زیرا این نتیجه بسیار ارزشمند است و اگر از کف تو بیرون رود هیچ‌کس را غیر از خودت نباید سرزنش نمائی!» عقل کشاورز می‌گوید: «برداشت محصول، آب حیات زندگی اقتصادی توست؛ به خاطر این احتمالات آن را رها نکن!» و عقل سپرده‌گذار می‌گوید: «اگر تو شانس برنده شدن داشته باشی به‌سادگی سود کلانی به دست آورده‌ای پس‌ازاین مقدار اندک پول بگذر و آن را به بانک بسپار.»

آری در مثال‌های فوق هرچند در صد احتمال کار پایین است اما ارزش نتیجه آن (محتمل) بسیار قابل‌توجه است به همین روی این کارها کاملاً عقلی و ضروری قلمداد می‌شوند؛ بنابراین به‌صورت یک قاعده می‌توان گفت: «ارزش یک احتمال هم تابع درصد احتمال و هم تابع میزان ارزشمندی خود نتیجه احتمال است» دقت کنید!

ج. احتمال وجود خدا، احتمالی بسیار ارزشمند [2]

حال به اصل بحث بازمی‌گردیم؛ چند در صد احتمال وجود خدا را می‌دهیم؟ در بدبینانه‌ترین نگاه این احتمال 50 در صد است یعنی شخص در شک است و نسبت به وجود و عدم خدا قضاوت قطعی ندارد. آیا اگر این شخص دیندارانه زندگی کند و از محرمات دوری کرده و واجبات را به‌جا آورد، کار غیرعاقلانه‌ای کرده است؟ قطعاً جواب منفی است زیرا هرچند وجود خدا را «احتمالی» می‌پندارد اما نتیجه‌این احتمال آن‌قدر ارزشمند است که عقل، او را ملزم به رعایت اصول دین‌داری می‌کند. نتیجه‌این احتمال «سعادت ابدی در بهشت جاویدان» است [3] که با هیچ یک از منافع دنیوی نظیر برداشت محصول و برنده شدن در سپرده‌گذاری و ... قابل‌مقایسه نیست چراکه همه این فواید، محدود و زوال‌پذیرند اما بهره‌مندی از حیات ابدی در بهشت نتیجه‌ای ابدی و زوال‌ناپذیر است بنابراین عقل او در اینجا با قاطعیت تمام حکم به «ضرورت دین‌داری» می‌نماید.

در مقالات بعدی در این خصوص بیشتر سخن خواهیم گفت.

 



[1] ر.ک: آیت‌الله مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص 18
[2] ر.ک: آیت‌الله خرازی، بدایه المعارف الالهیه، ص 3
[3] سوره عنکبوت، آیه 58
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۷:۲۲
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


شاید یکی از جذاب ترین تصورات این باشه که بیش از یک خدا داشته باشیم. خدای خیر و شر، خدای پدیده های مختلف مثل باد و باران و ... خلاصه اینکه چه اشکالی داره اگر بیش از یه خدا داشته باشیم که این چند تا خدا یا دشمن هم هستند یا با هم دوست باشند و همکاری کنند.

قرآن در این مورد آیه ای داره که اگر به جز «الله» خدا دیگه ای وجود داشت، آسمان و زمین به فساد کشیده می شد. [1]

در حال حاضر ما توی جهان هماهنگی و نظام واحدی رو می بینیم که نشون دهنده اینه که همه اینها از یک مبداء سرچشمه گرفته و چون با همدیگه هماهنگ هستند به بقای همدیگه کمک می کنند.

اما اگر دو یا چند اراده وجود داشت و هر کدام طبق نظر خاصی بود این هماهنگی هرگز به وجود نمی اومد و در نتیجه جهان هستی کم کم دچار فساد و نابودی می شد.

برای مثال فرض کنید جاذبه زمین رو ی خدا خلق می کرد و کره ماه و مریخ رو خدای دیگه ای. در این حال معلوم نبود جاذبه این دو با هم هماهنگ باشه و کره ماه در مدار خودش قرار بگیره.

وقتی چنین نظمی رو در بینهایت مورد کوچک و بزرگ مشاهده می کنیم به یگانگی خدا پی می بریم. [2]

 



[1] سوره مبارکه انبیاء / آیه 22

[2] برای توضیحات بیشتر به تفسیر نمونه ذیل آیه ای که بیان شد رجوع بفرمایید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۶ ، ۲۲:۱۹
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


یکی از کنجکاوی ها و یا شاید آرزوی کسانی که به خدا ایمان دارند دیدن خداست. مثلا در روز قیامت.

اما با وجود احترام به این احساسات پاک حقیقت اینه که دیدن (حداقل به این معنایی که ما الان اشیاء رو می بینیم) در مورد خدا منتفی هست.

چون اولا این دیدن شرایط فیزیکی لازم داره مثلا جسم داشتن که در مورد خدا اتفاق نمی افته.

ثانیا ما قراره دقیقا کجای خدا رو ببینیم؟ اگر قرار باشه همه خدا رو ببینیم خدا محدود می شه که چنین چیزی از ساحت خدا دوره و اگر قرار باشه جزیی از خدا رو ببینیم که خدا مرکب می شه و این هم در مورد خدا صادق نیست.

نکته مهم تر اینکه حتی تصوراتی که ما در مورد ظاهر و شکل خدا داریم هم صحیح نیست. امام صادق علیه السلام می فرمایند:« هر چه را که در مورد خدا با دقیقترین معانی تصور می کنید ساخته ذهن شماست و خدا نیست»[1]



[1] الوافی جلد۱ صفحه ۴۰۸

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۱۵:۳۸
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


توی قرآن کریم آیه ای وجود داره که خداشناسی و یکتا پرستی رو جزء فطریات انسان می دونه.[1]

با این حال باز هم ما می بینیم که برخی ها وجود خدا و یا یگانگی خدا رو انکار می کنند. در حالی که اگر این امر فطری بود نباید کسی اون رو انکار کنه.

مساله اینجاست که خدا در زمان تولد هر شخصی این فطرت خداشناسی رو در جان اون شخص قرار می ده. اما عواملی که توی قبول یا رد خدا موثر هستند فقط همین فطرت نیست. آداب و رسوم خرافی که شخص سال های سال با اون بزرگ می شه، تربیت غلط، غفلت و غرور و ... مخصوصا زمان وفور نعمت باعث می شه لایه ای از گرد و خاک روی این فطرت خداشناس رو بگیره.

اما این فطرت زمانی خودش رو نشون می ده که اون انسان درگیر مشکلات سختی بشه و دستش از همه اسباب ظاهری و دنیایی کوتاه بشه. اونجاست که احساس می کنه هنوز یک راه نجات دیگه هست و اون چیزی نیست جز خدا.



[1] سوره مبارکه روم / آیه30
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۷:۴۶
موج آرام
بسم الله الرحمن الرحیم

اینکه ما دور و بر خودمون خیلی چیزها رو می بینیم ولی خدا رو با هیچکدوم از حواس 5گانه مون حس نمی کنیم برای عده ای قابل درک نیست.

جالبه بدونیم که همین افراد یقین به وجود مسائلی دارند که با حواس 5گانه حس نمی شه. مثلا ترس و یا محبت رو انکار نمی کنند، در حالی که اینها رو با هیچکدوم از حواس 5گانه هم حس نمی کنند. یا حتی امواج رادیویی همچنین. پس باید این رو قبول کنیم که اگر چیزی حس نشد، نمی تونیم بگیم که وجود نداره.

اما نکته جالبتر اینه که ما فقط اون چیزهایی رو حس می کنیم که محدودیت داشته باشند. مثلا اشیائی که دیده میشن، محدود به یک جسم معین و مکان خاص هستند وگرنه هرگز دیده نمی شدن. شاید این عده انتظار دارند که خدا هم محدود باشه تا بتونند حسش کنند.

غافل از اینکه نه تنها خدا مثل اجسام و بقیه مخلوقات محدود نیست، بلکه شبیه هیچ چیز دیگه ای هم نیست.[1]



[1] سوره مبارکه شوری / آیه11
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۷:۴۱
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


علت اینکه در نماز شیطان بیشتر به سراغ انسان می آید این است که: نماز بالاترین عبادات و مشتمل بر سجده است که شیطان به واسطۀ ترک آن مطرود و مردود نشده است در آن وقت عداوت و حسد شیطان به هیجان می آید و لشکر او اطراف دل را فرا می گیرد و از چپ و راست و از پیش و پس حمله می کنند که مبادا چنین عبادتی از او به درجۀ قبول و وصول و سجده ای که موجب لعن او شد از او مقبول گردد. به همین جهت است که در حال نماز افکار ردیّه بیشتر می شود و آنچه از فضول دنیا گمشده است در نماز پیدا می شود و آن چه فراموش شده در آن وقت به خاطر می رسد.


معراج السعادة، ص 94-95

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۵
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم


امام صادق علیه السلام می فرمایند: خدای توانا انسان را برای اظهار حکمت و انفاذ علم و امضای تدبیر خود آفرید.

هدف پروردگار از خلقت آدمی آن است که به بندگان نفعی برساند و آنان را از چشمه احسان وجود خود ارزانی دهد و زمینۀ کمال و نیکبختی را برای ایشان فراهم سازد.

من نکردم خلق تا سودی کنم      بلکه تا بر بندگان جودی کنم

قرآن در پاسخ چنین سوالی دو جواب دارد:

1. جانشینی خدا. 2. پرستش پروردگار.

روایتی می گوید: هدف از خلقت، شناخت خداوند بوده است و (لیعبدون) در آیه «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» را به معنی (لیعرفون) گرفته اند یعنی من جن و انس را خلق ننمودم مگر آن که مرا بشناسند و روایت قدسی نیز می فرماید: گنجی پنهان بودم پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.

 منبع: کتاب پاسخ به نمی دانم ها، ص 104

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۵۷
موج آرام

بسم الله الرحمن الرحیم





معنی ظاهری آیه مبارکه آن است که : هر که از ذکر من روی برگرداند ـ مراد از ذکر نماز می باشد ـ بی تردید زندگی سختی خواهد داشت . و او را در روز قیامت کور محشور می گردانیم .

نماز که از مهمترین فروع دین است اگر انسان آن را ترک کند ، از ذکر (یاد) خدا غافل می شود و کسی که از خدا غافل شود این آیه مبارکه در شأن او است که :

 « أضاعُوا الصّلواة وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیًّا » سوره مریم ، آیه 59 .

کسانی که نماز ها را ضایع می کنند و شهوت ها را پیروی می کنند ، پس به زودی بیندازیم ایشان را در طبقه ای از جهنم که غیّ نام دارد . و آیه مبارکه اول که خدا می فرماید : در روز قیامت او را کور محشور خواهم نمود . در سوره طه ، آیه 125 است که : « قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنِی أعمی وَ قَد کُنتُ بَصِیراً » . می گوید پروردگارا چرا مرا کور محشور کردی و حال آن که در دنیا بینا بودم ، از ناحیه پرورگار جواب می رسد ، که تو این گونه آمدی ، تو آیات ما را (که امر به نماز باشد) فراموش کردی . پس امروز از فراموش شدگانی . و به سند صحیح در جامع الاخبار رسول خدا (ص) فرمودند : « الصّلوةُ عِمادُ الدِّینِ فَمَن تَرَکَ صَلوتَهُ مُتُعَمِّداً فَقَد هَدَمَ دِینَهُ » نماز ستون دین است . پس هر که  نمازش را عمداً ترک کند یعنی بی جهت ، پس به تحقیق که دین خود را خراب کرده . یعنی عمارتی که ستون ندارد خراب خواهد شد ، و بر جا نخواهد ماند . و در حدیث دیگر از رسول اکرم (ص) هست که : « مَن تَرَکَ صَلاتَهُ حتّی تَفُوتَهُ مِن غَیرِ عُذرٍ فَقَد حَبِطَ عَمَلُهُ » . هر که نمازش را ترک کرد ، تا آن که بدون عذری نمازش فوت شود ، به تحقیق که همه اعمال او تباه شده است .

پس باید دانست که نماز اعظم واجبات است . و ترک کننده ی آن بی شد مُرتَدّ ، و مستحق عذاب اخروی است . با وجود آن که عقوبات دنیوی نیز دارد . مانند نور از روی او رفتن و تنگدست شدن .

در کتاب جامع التمثیل ، وارد شده که حضرت موسی (ع) روزی از کنار رود نیل عبود می کردند ، ماهیان رود را در حال عذاب دیدند ، در این حال عرض کرد : الهی ، سبب عذاب ماهیان چیست ؟ ندا رسید : « ای موسی عصای خود را به آب بزن تا بر تو معلوم شود » . موسی (ع) عصای خود را به رود زد ؛ جمعی از ماهیان به تکلّم آمدند . موسی (ع) از ایشان سبب عذاب را سؤال کرد؟ جواب دادند : « یا موسی ، شخص بی نمازی در کشتی به دندان درد مبتلا شد ، دندان او را کشیدند و به دریا انداختند ، یکی از ماهیان آن داندان را فرو برد . خداوند به سبب آن یک ماهی که دندان بیمار در شکم او بود ما را هم به عذاب مبتلا نمود » . از این جاست که حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند : « مَن اَعانَ تارِکَ الصّلوةِ بِلُقمَةٍ اَو کِسوَةٍ فَکَاَنَّما قَتَلَ سَبعِینَ نَبیّاً اَوَّلهُم آدَم و آخِرَهُم محمَّد (ص) » هر که اعانت و یاری کند تارک الصّلاة را به لقمه نانی یا لباس و پوشاکی ، پس گویا کشته است ، هفتاد پیغمبر را که اول آیشان آدم باشد و آخر ایشان محمد (ص) باشد . پس واجب است اعتقاد نمودن به این که نماز در میان اعمال به منزله پادشاه است و بهترین اعمال می باشد . زیرا که همه پیامبران سلف به آن اقدام نموده اند و وسیله نجات خویش دانسته اند .

« یَتَساءَلُونَ عَنِ المُجرِمِینَ ما سَلَکَکُم فِی سَقَرَ قالُوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلِّینَ » سوره مدثر ، آیه 43 .

ظاهر آیه مبارکه آن است که : می پرسند مالکان دوزخ از گناهکاران که به چه گناه شما را به دوزخ آورده اند ؟ جوا دهند که ما از نماز گزاران نبوده ایم .

مخفی و پوشیده نماند که عقوبتی از عقوبت تارک الصّلوة بدتر نخواهد بود . زیرا که به سند جامع الاخبار جناب رسول (ص) فرمودند : « مَن تَبَسّمَ وَجهَ تارِکَ الصّلوةِ فَکَأنَّما هَدَمَ بَیتَ المَعمورِ سَبعَ مَرّاتٍ وَ کَاَنَّما قَتَلَ اَلفَ مَلَکٍ مِنَ المَلائِکَةِ المُقَرَّبین وَ الانبِیاءِ المُرسَلینَ » . هر که بخندد بر روی تارک الصّلوة ، پس چنان باشد که خراب کرده باشد بیت العمور را هفت بار و به قتل آورده باشد هزار فرشته مقرب و پیغمبران مرسل را  .



۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۲۰:۰۷
موج آرام